و عن عدة من اصحابنا، عَنْ سهْلِ بْن زیاد، عن محمد بن عیسى عن ابى عبد اللَّه المؤمن، عن ابن مسْکانَ، عن سلیمانَ بْنِ خالد، عن ابى عبد اللَّه (ع) قال: اتّقوا الْحْکُومَةَ، فَإنّ الْحُکُومَةَ إنّما هِیَ للإِمامِ الْعالِمِ بِالْقَضاءِ العادِلِ فِی الْمُسْلِمینَ، لِنَبىّ (کَنَبِىّ)، اوْ وَصِى نَبىٍ‏

امام مى‏فرماید: از حکم کردن (دادرسى) بپرهیزید، زیرا حکومت (دادرسى) فقط براى امامى است که عالم به قضاوت (و آیین دادرسى و قوانین) و عادل در میان مسلمانان باشد، براى پیغمبر است یا وصى پیغمبر.

ملاحظه مى‏کنید کسى که مى‏خواهد حکومت (دادرسى) کند، اولًا باید امام باشد. در اینجا معناى لغوى «امام» که عبارت از رئیس و پیشوا باشد مقصود است، نه معناى اصطلاحى. به همین جهت، نبى را هم امام دانسته است. اگر معناى اصطلاحى «امام» مراد بود، قید «عالم» و «عادل» زاید مى‏نمود.

دوم، اینکه عالم به قضا باشد. اگر امام بود لکن علم به قضا نداشت، یعنى قوانین و

______________________________

ولایت فقیه،حکومت اسلامى، متن، ص: 78

آیین دادرسى اسلام را نمى‏دانست، حق قضاوت ندارد.

سوم، اینکه باید عادل باشد.

پس، قضا (دادرسى) براى کسى است که این سه شرط (یعنى رئیس و عالم و عادل بودن) را داشته باشد. بعد مى‏فرماید که این شروط بر کسى جز نبى یا وصى نبى منطبق نیست.

قبلًا عرض کردم که منصب قضا براى فقیه عادل است. و این موضوع از ضروریات فقه است و در آن خلافى نیست. اکنون باید دید شرایط قضاوت در فقیه موجود است یا نه. بدیهى است منظور فقیه «عادل» است، نه هر فقیهى. فقیه طبعاً عالم به قضاست، چون فقیه به کسى اطلاق مى‏شود که نه فقط عالم به قوانین و آیین دادرسى اسلام، بلکه عالم به عقاید و قوانین و نظامات و اخلاق باشد، یعنى دین‏شناس به تمام معناى کلمه باشد. فقیه وقتى عادل هم شد دو شرط را دارد. شرط دیگر این بود که امام یعنى رئیس باشد. و گفتیم که فقیه عادل مقام امامت و ریاست را براى قضاوت- به حسب تعیین امام (ع)- داراست. آن گاه امام (ع) حصر فرموده که این شروط جز بر نبى یا وصى نبى بر دیگرى منطبق نیست. فقها چون نبى نیستند پس وصى نبى یعنى جانشین او هستند. بنا بر این، آن مجهول از این معلوم به دست مى‏آید که «فقیه» وصى رسول اکرم (ص) است و در عصر غیبت، امام المسلمین و رئیس المله مى‏باشد، و او باید قاضى باشد، و جز او کسى حق قضاوت و دادرسى ندارد.

________________________________

توضیح

با توجه به حدیث فوق میتوان اینطور گفت:

1-حق قضاوت مخصوص امام است.

2-تمام فقها در چند زمینه مشترکند و یکی از آنها این است که فقیه "حق قضاوت" دارد.

3-پس میتوان برای فقها (عادل)از لفظ امام استفاده کرد.(البته در اینجا امام به معنای لغوی منظور است)

4-در آخر روایت فرموده اند که منظور از امام یا نبی است یا وصی نبی؛فقها قطعا نبی نیستند.به همین دلیل معلوم میشود که فقهای عادل مقام وصایت نبی را دارند.




      



پیام بنیاد جهانی آیت الله العظمی شیرازی به مناسبت کنگره بزرگ حج

 بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین والصلاة والسلام علی رسوله محمد وآله الطاهرین
 
خدای متعال می فرماید: «وَأَذِّن فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالًا وَعَلَی کُلِّ ضَامِرٍ یَأْتِینَ مِن کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ * لِیَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِی أَیَّامٍ مَّعْلُومَاتٍ عَلَی مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِیمَةِ الْأَنْعَامِ فَکُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِیرَ؛ و در میان مردم برای [ادای] حج بانگ بر آر تا [زائران] پیاده و [سوار] بر هر شتر لاغری ـ که از هر راه دوری می آیند ـ به سوی تو روی آورند، تا شاهد منافع خویش باشند، و نام خدا را در روزهای معلومی بر دام های زبان بسته ای که روزی آنان کرده است ببرند. پس، از آن ها بخورید و به درمانده ی مستمند بخورانید»(حج، آیات27و28).

روزهای حج از روزهای مشهود خداست که خدا هرچه از عبادات اراده فرموده در آن گرد آورده است و حاجیان در این ایام از چنان پاداش و عنایتی برخوردار می شوند که به هنگام بازگشت به نوزادی می مانند که همان دم زاده شده و از گناه پیراسته اند و پرونده ای سراسر سفید دارند.

خدای سبحان حج را از شعائر خویش شمرده می فرماید: «ذَلِکَ وَمَن یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَی الْقُلُوبِ؛ این است [فرایض خدا] و هرکس شعائر خدا را بزرگ دارد، در حقیقت، آن [حاکی] از پاکی دل هاست»(حج، آیه32).

برای چنین روزهایی جمعیتی میلیونی از سراسر گیتی به سرزمین وحی سفر می کنند تا در این مراسم خجسته که خدای متعال آن را بر مؤمنان واجب گردانده است شرکت کنند؛ مراسمی که خدای منّان گردآمدن بیشترین شمار از مسلمانان را در آن و در یک جا و یک زمان اراده فرموده است، باشد که در آن سرزمین، همگان در یک پوشش و پیراسته از آرایه های دنیایی صحنه ای از عرصه ای را ببینند که خدای سبحان در توصیفش می فرماید: «یَوْمَ لَا یَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ * إِلَّا مَنْ أَتَی اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ؛ روزی که هیچ مال و فرزندی سود ندهد، مگر کسی که دلی پاک به سوی خدا بیاورد»(شعرا، آیات88و89).

این همایش بزرگ از آن رو واجب گردیده است تا روح عبادت و روح ایمان در وجود حاجیان تبلور یابد و آنان امت واحده بودن خود را به جهانیان بنمایانند و از این رو در آن سرزمین گرد آمده اند تا برادری و یکی بودن خود را در راه خدا به رخ همگان بکشند و دست نیاز به درگاه خدای بی نیاز بلند کنند و مغفرت و رهایی خود را از کیفر الهی بخواهند، چنان که خدای متعال درباره ی تمام مؤمنان خدا ترس، می فرماید: «وَمَا کَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ ربَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِی أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وانصُرْنَا عَلَی الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ؛ و سخن آنان جز این نبود که گفتند: پروردگارا، گناهان ما و زیاده روی ما، در کارمان را بر ما ببخش، و گام های ما را استوار دار، و ما را برگروه کافران یاری ده»(آل عمران، آیه147).

صف حاجیان، صف برادرانی است همدل که شانه به شانه در کنار یکدیگر ایستاده اند و در جمع آنان سیاه و سپید، فرا دست و فرو دست و دارا و مستمند یکسان است و به واقع تصویری از روح حقیقی اسلام، یعنی مساوات، محبت، رحمت و انسانیت را بسی زیبا به نمایش می گذارند.

این بنیاد لازم می داند حاجیان را به مراعات امور زیر توصیه کند:

1. حاجیان، همزمان با انجام مناسک حج، سخت کوشانه به مجاهده ی نفس خود بپردازند تا نفس و قلب خود را بپالایند، باشد که از این رهگذر مورد توجه و عنایت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله وائمه ی اطهار علیهم السلام، به ویژه حضرت امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف قرار گیرند؛ آن عزیزی که در جمع حاجیان حضور می یابند، گفتار و نجوای شان را می شنوند و آنان را می بینند. به سفارش بزرگ مرجع جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی توجه کنیم که در این معنا فرموده اند: «باید در راه کسب رضایت امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف بکوشیم و در زمان غیبت حضرتش نیز فرمانبردارشان باشیم، چراکه فرمان ایشان بی کم و کاست فرمان پدران بزرگوار و فرمان جدشان رسول خدا صلی الله علیه وآله است و فرمان رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمان خداست. آری، درست است که عمل به طاعات و پرهیز از معاصی و پایداری در این امر کاری آسان نیست، اما بدانیم که کسب رضایت امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف و استجابت دعاها بدون این دو ممکن نیست».

2. باید از منافع این مراسم بزرگ و همایش بزرگ مسلمانان در سرزمین وحی بهره جست و توجه داشت که خدای متعال عبادت را بر بندگان مؤمن خود واجب ساخت تا آنان را در بندگی و شکرگزاری بیازماید و منافع و مصالح دوسرای آنان را تحقق بخشد، چنان که حضرتش در آیه هایی که در آغاز پیام ذکر شد، تصریح فرموده است.

3. نزدیک شدن مسلمانان گردآمده در این همایش بزرگ و همدلی برای برطرف کردن دغدغه یکدیگر، در معرض رحمت خدای متعال قرار گرفتن و از خشنودی و آمرزش حضرتش برخوردار شدن و پیراسته از گناهان به شهر و دیار خود بازگشتن، دیگر بایسته ی حج است. روشن باشد که پاک شدن از گناهان در موسم حج عزم و تصمیم جدی را در جان ها زنده می کند، امید به تحقق بخشیدن به مقاومت در برابر هر کژی را استحکام می بخشد و نومیدی و استمرار در بیراهه پویی و دوری از خدای سبحان را از آنان دور می کند.

4. باید در راه تجدید برادری در راه خدا در میان تمام طوایف اسلامی کوشید و در آیه ی کریمه تأمل و دقت کرد که می فرماید: «وَنَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ تَجْرِی مِن تَحْتِهِمُ الأَنْهَارُ وَقَالُواْ الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَذَا وَمَا کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْلا أَنْ هَدَانَا اللّهُ لَقَدْ جَاءتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ وَنُودُواْ أَن تِلْکُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ؛ و هرگونه کینه ای را از سینه هایشان می زداییم از زیر [قصرهای] شان نهرها جاری است، و می گویند: «ستایش خدایی را که ما را بدین [راه] هدایت نمود، و اگر خدا ما را رهبری نمی کرد ما خود هدایت نمی یافتیم. در حقیقت، فرستادگانِ پروردگارِ ما حق را آوردند» و به آنان ندا داده می شود که این همان بهشتی است که آن را به [پاداش] آنچه انجام می دادید میراث یافته اید»(الاعراف، آیه43).

5. باید با فراهم ساختن زمینه ی گسترش زمینه ی نرمی و مدارا و نفی خشونت در تعامل تمام طوایف و دسته های مسلمان با یکدیگر، در ارتباط تنگاتنگ مسلمانان کوشید، چراکه منازعه، تکفیر، به حاشیه راندن و ستم روا داشتن مسلمانان نسبت به یکدیگر با اهداف بزرگ و سترگ حج سازگاری ندارد و چه شایسته و به جاست که با استفاده از این فرصت کینه و نفرت از یکدیگر را دور انداخت.

6. دفاع از مظلومان تمام طوایف اسلامی است، زیرا رفتار دوگانه در دفاع از گروهی از مسلمانان و بی توجهی به گروهی دیگر با آنچه رسول خدا صلی الله علیه وآله بدان فراخواندند در تعارض و تضاد است.

حضرت امام محمد باقر علیه السلام در این باره فرمودند: «جدم رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: ... آگاه باشید که دوستی مؤمن، بزرگ ترین سبب [برخورداری از] ایمان است... آگاه باشید که اگر مؤمنان در راه خدای عزّوجل به یکدیگر محبت ورزند و در راه او صفای متقابل در پیش گیرند، به مانند یک پیکر خواهند شد که چون یکی از آنان دردی در اندامی از پیکر خود احساس کند، آن دیگر درد آن اندام را حس خواهد کرد».

قبولی اعمال حاجیان در طواف، سعی و تلبیه و استجابت دعای شان را مسئلت داریم و بازگشت همراه با سلامت شان را آرزومندیم.



      
<      1   2      





مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ   |   Designed By Ashoora.ir